مراهان گرامی رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا
به همگی شما ، از این فاصله ی ناگزیر ، درود میفرستم.
نمیدانم ؛ از کجا ، طی 4 سال گذشته ؛ که سون حضور خود در ایتالیا ؛ به عنوان رایزن فرهنگی را تجربه مینمودم ؛ با ما همراه شده اید؟ در رخداد فاخری همچون کنسرت مشترک ارکستر سمفونی تهران in "Ruanda"؟ نمایشگاه "شیران و گاوان" در بنیاد "آکوئیه لا"؟ نمایشگاه "عشایر ایران"؟ یا حضورمان در یکی از جشنوارههای کتاب کودک بولونیا ؛ دوسالانههای ونیز ؛ و… میان انبوه جمعیت؟ یا به تنهایی؟ وقتی در بزرگترین in جامعترین پایگاه ایران شناسی ایتالیایی زبان ؛ یعنی "فرهنگ ایران" ، جست و جو میکردهاید؟ یا زمانی که در سکوت یک کتابخانه ، یکی از دهها کتابی که در این مدت ، منتشر نموده ایم ؛ را میخوانده اید؟
اید هممیهنی هستید ؛ که جشن نوروزی مان را ، به شما عیدانه داده ایم؟ یا یک نوجوان ایرانی که در طرح معرفی فرهنگ و تمدن ایران و چهره معاصر آن ، یک روز را ، مهمان مدرس اید دوست ؛ یا همسر ایتالیاییتان ؛ یا فرزندانتان ، در یکی از کلاسهای زبان فارسی رایزنی شرکت نم یا دانشجوی ایرانی ای هستید ؛ که کرسی دانشگاهی تان ، تحت حمایت ما است؟ یا در قالب همکاریهای دانشگاهی که ما هماهنگی و پیگیری میکنیم ؛ از یک فرصت مطالعاتی بهره برده ی ما احتمال دارد یکی از اساتید و محققینی باشید ؛ که در یکی از همایشها ؛ یا نشستهایی که ترتیب داده ایم ؛را یا یکی از نخبگان ایرانی ، که با شما افتخار همکاری داشته ایم؟
نمیدانم فیلمهای سینمایی که نمایش دادهایم; کنسرتهای موسیقی که اجرا کردهایم; نمایشگاهها و کارگاههای هنری; یا همایشها و نشستهایی که برپا نمودهایم; کدام یک شما را با ما همراه ساخته? اما ، نیک میدانم ؛ همه این تلاش ها با هدف همبستگی ؛ و تحکیم دوستی میان مان انجام یافته و به آهرآ ا ا ا ا ا ا ا این هدف بزرگ هرگز میسر نمیشد ، مگر با همکاری انجمنهای مردم نهاد ایرانی و شما همراهانی که مشوق تلشش.
و ی ا ر ا ش ، ه با خود از این سفر به ارمغان برده, وظیفه خود می دانم از همگی شما سپاسگزاری نموده و با آرزوهایی شاین و امید به رشد روز افزون یکایک ایرانیان در سراسر جهان ؛ به ویژه ایرانیان مقیم ایتالیا ، با شما خداحافظی نمایم.
دایا چنان کن سرانجام کار ، توخشنود باشی و ما رستگار
Avgust - 15. april 1399